برای جامعهای که لحظه لحظه انتخابات آمریکا و شمارش آرای ایالتهای مختلفش را از شبکههای خبری و فضای مجازی دنبال میکرد، اکنون مهمترین موضوع ادامه کار با دولت جدید این کشور است؛ چه آنکه بالا و پایین رفتن قیمت ارز و طلا و سکه در تب و تاب نهاییشدن آرای الکترال نشان میداد که آنچه در آن سوی کره زمین میگذرد میتواند روی زندگی تکتک ما تأثیر بگذارد. البته تا مستقرشدن دولت جو بایدن شاید فضا همچنان مبهم بماند مگر آنکه دولت ایران سعی کند ابتکار عمل را به دست بگیرد و بخواهد آغازگر روندی باشد که به نفع کشور است. اکنون ما در نقطهای ایستادهایم که نسبت به آغاز مذاکرات غیرعلنی بین ایران و آمریکا در دولت احمدینژاد در عمان تفاوتهای چشمگیری دارد؛ تفاوتی که میتواند مثبت باشد ولی درعینحال سختیهایی هم با خود به همراه داشته باشد. تفاوت اصلی در این است که پارامتری به اسم برجام روی میز قرار دارد. اگرچه بازگشت به این توافق آنگونه که ظریف در مصاحبه با روزنامه ایران گفته، میتواند فرایندی ساده باشد اما برای دولت دموکرات بایدن میتواند سختیهایی داشته باشد. اگرچه او در کارزار انتخاباتی خود قول داده بود که قصد دارد به برجام بازگردد اما دستکم در نخستین برنامههای خود برای آغاز به کار سخنی از این توافق نشده است. این میتواند نشاندهنده سختی کار باشد. بهویژه آنکه هرچقدر فردی مانند دونالد ترامپ رئیسجمهوری بود که چندجانبهگرایی را زیر پا گذاشته بود، جو بایدن از طیف دموکراتها اصرار خواهد داشت تا رفاقت با شرکای اروپایی و روابط فراآتلانتیکی را تحکیم کند. در این بین اروپاییها اگرچه مدعی همراهی با برجام هستند اما نسبت به کاهش تعهدات ایران در مقابل عدم اقدام آنها معترض هستند و ایران را متهم به عدم اجرای تعهدات میکنند. اگرچه در ظاهر این ادعا درست است اما ایران بارها تأکید کرده که در مقابل بازگشت اروپاییها و آمریکا به تعهداتشان ایران هم به تعهداتش بازمیگردد. بر همین موضع بار دیگر در مصاحبه با روزنامه ایران جواد ظریف تأکید کرده است؛ بازگشت ایران به تعهدت برجامی بعد از بازگشت آمریکا به برجام. البته این بار حکایت رابطه ایران و آمریکا، یک مسئله بزرگ دیگر را با خود همراه دارد. مسئله ترور سردار قاسم سلیمانی که یک اقدام نابخشودنی از سوی ایران و خلاف اصول روابط بینالملل بوده است. شاید هر توافقی در آیندهای دور یا نزدیک تحت تأثیر این اقدام دونالد ترامپ باقی بماند و حتی دولتی که در ایران دست به چنین توافقی بزند، از سوی برخی مورد اعتراض قرار بگیرد. کارشناسان زیادی هستند که در این مورد میتوانند به مجموعه دیپلماسی کشور کمک فکری کنند؛ کسانی که سالها در عرصه داخلی و خارجی کار کردهاند. محسن امینزاده معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات در سخنرانیای در نشست مشترک شورای مرکزی حزب جوانان ایران اسلامی به موضوع انتخابات آمریکا، برجام و تحولات پیشروی عرصه دیپلماسی اشاره کرده است.
مسیر خردمندانه دیپلماسی مقتدرانه را دنبال کنید
محسن امینزاده در مورد انتخابات آمریکا گفته «شکست ترامپ برای ایران یک فرصت بزرگ است. این بهمعنای آسانبودن مذاکره و مصالحه با دولت بایدن نیست. بهمعنای نادیدهگرفتن مقاصد دولت آمریکا نیست. بهمعنای بیتوجهی به تأثیرپذیری شدید آمریکا از اسرائیل نیست. به رغم همه این دشواریها، شکست ترامپ موقعیت و منزلتی برای ایران ایجاد کرده که میتواند سرافراز به مذاکره با دولت جدید آمریکا بنشیند و از بحران بینالمللی خارج شود و مسیر خردمندانه دیپلماسی مقتدرانه برای دستیابی به مصالح و منافع خود را دنبال کند. فرصتی که میتواند زمینهساز توسعه ملی در ایران و بازسازی اقتصاد در حال سقوط کشور باشد». امینزاده در رابطه با مسئله برجام و ضرورت توجه به دستاوردهای آن نیز گفت: «برجام پیروزی بزرگ ایران در دیپلماسی چندجانبه و بهترین راهکار برای عبور از معضلی بود که با ماجراجویی دولت احمدینژاد به ایران تحمیل شده است. هرچه تحریم به ایران تحمیل شده است ناشی از عملکرد آن دولت و کشاندن پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل و تحویل پرونده به دولت آمریکا بوده است. کار بزرگ ظریف خارجکردن پرونده هستهای ایران از شورای امنیت و از اختیار دولت آمریکا بود. اگر در آن دولت مدیریت صحیح دیپلماسی وجود داشت، نه ایران تحریم میشد، نه نیاز به برجامی بود که خروج آمریکا آن را شدیدا دچار اختلال کند. اگر ایران مذاکرات خود را با جامعه جهانی ادامه میداد، ایران تحریم نمیشد و وضعیت صنایع هستهای کشور هم در همین حدی که امروز وجود دارد، باقی میماند».
بهترین فرصت برای ایران
معاون وزیر امور خارجه دولت اصلاحات پیروزی جو بایدن در انتخابات آمریکا را بهترین فرصت برای مذاکره با این کشور دانست و گفت: در روابط بینالمللی نه دشمن ابدی وجود دارد و نه دوست ابدی و این شرایط حال است که معین میکند که چه سیاستی برای برونرفت از بحران و ارتقای منزلت بینالمللی کشور باید اتخاذ شود. مذاکره با آمریکا برای پذیرش ادعاها و خواستههای آمریکا نیست بلکه برای تأمین امنیت ملی و منافع ملی ایران ضروری و بسیار مؤثر است . دولت مقتدر، مقتدرانه مذاکره میکند و مقتدرانه امتیاز میگیرد؛ حتی در مذاکره با دولت مخالف یا دشمن خود. ایران میتواند با توجه و درک تاریخی اختلافاتش با آمریکا و توجه به مقاصد و ترفندهای آمریکا، برای مصالح امروز کشور تنشهای خود را با آمریکا کاهش دهد. دولت چین از طریق دیپلماسی فرصتهای بسیار باارزشی برای توسعه ملی کشور فقیر خود فراهم کرد و کشورش را به موقعیت بزرگترین قدرت اقتصادی جهان ارتقا داد. ایران نیز میتواند با چشمانداز موقعیت و منزلت و اقتدار اقتصادی شایسته ملت ایران به توسعه ملی مقتدرانه بیندیشد و با دیپلماسی این موقعیت را برای کشور ایجاد کند. ایران باید در جهت دستیابی به توسعه اقتصادی و خارجشدن از وضع کنونی، با قدرت دیپلماسی به تعامل با جهانیان روی بیاورد و به نتیجه مطلوب برسد.
مواجهه مقتدرانه و مذاکره مقتدرانه
این فعال سیاسی اصلاحطلب با اشاره به اینکه قطعنامه598 جزء مظاهر دیپلماسی است، یادآوری کرد: وظیفه نظامیان آمادگی مقتدرانه و مواجهه مقتدرانه نظامی با دشمن در وضعیت ضروری است. متقابلا وظیفه دیپلماسی، مذاکره مقتدرانه و کسب حداکثر امتیازات در جهت منافع ملی و امنیت ملی بدون جنگ است و در واقع دیپلماسی بدلکردن قدرت ملی به ابزار مذاکره برای کسب فرصتهای ملی و قدرت ملی بیشتر است.
امینزاده در پایان این نشست مسائل مربوط به انتخابات1400 را نیز یادآوری کرد و با تأکید بر ضرورت توجه به سرنوشت انتخابات ریاستجمهوری 1400 ایران گفت: «باید بپذیریم که شرایط اقتصادی و سیاسی کشور به نحوی است که مردم نه به اصلاحطلبان خوشبین هستند و نه به اصولگرایان اعتماد دارند. کشاندن انتخابات به این وضعیت نیز چیزی از مسئولیتهای بزرگ اصلاحطلبان نسبت به سرنوشت کشور و ملت ایران نمیکاهد. اصلاحطلبان باید همواره و تحت بیشترین فشارها نیز به راهکاریهای خروج کشور از بحران و حرکت بهسوی اقتدار ملی و توسعه ملی بیندیشند و چه در حاکمیت حضور داشته باشند و چه نه باید برای سرافرازی ایران و ایرانیان تلاش کرده و توان خود را برای تدبیر امور و اصلاح اشتباهات و انحرافات در مسیر سربلندی ایران و ملت ایران به کار گیرند».
منبع: شرق