243540 اقتصاد ایران و دام علم‌گریزی <p><span style="font-size: 12px">سال&zwnj;های طولانی است که اقتصاد ایران گرفتار شرایطی بسیار ویژه است. غیر از یکی، دو سال که نرخ مطلوب رشد اقتصادی به&zwnj; همراه کاهش محسوس نرخ تورم دیده شد، تورم دورقمی و رکود، در اقتصاد ایران دیده می&zwnj;شود. توجه به این واقعیت که در کنار این وضعیت، رقبای منطقه&zwnj;ای ایران با شرایط مطلوبی روبه&zwnj;رو هستند و محدودیت&zwnj;های ایران در ورود به بازارهای منطقه و جهان را به&zwnj;عنوان یک فرصت گران&zwnj;بها تلقی می&zwnj;کنند، باید متولیان امر را بیدار و هوشیار کند. با زیرساخت&zwnj;هایی که در کشورهای منطقه در چند دهه گذشته شکل گرفته و در آینده تکمیل خواهند شد، جبران توسعه&zwnj;نیافتگی اقتصاد ملی ما بسیار دشوارتر از پیش شده &zwnj;است. اقتصاد ایران از برگ&zwnj;های برنده ارزشمندی برخوردار است که می&zwnj;توانند رشد سریع آن را تسهیل و حتی تضمین کنند و نباید در شرایط انفعالی در مقابل اقتصادهایی باشد که از چنین امتیازاتی برخوردار نیستند.<br /><br />در مقام ریشه&zwnj;یابی و شناسایی علل بروز این وضعیت نامطلوب می&zwnj;توان به مواردی از قبیل سایه سنگین سیاست بر اقتصاد، سوء&zwnj;مدیریت، فامیل&zwnj;سالاری، پرهزینه&zwnj;بودن نظام اجرائی کشور و گسترش رانت&zwnj;خواری، فساد و... اشاره کرد. اما به باور نگارنده آنچه به این علت&zwnj;های مخرب قدرت تأثیرگذاری بیشتر می&zwnj;دهد و به&zwnj;اصطلاح حربه آنها را علیه اقتصاد ملی و معیشت مردمان تیز می&zwnj;کند، ناباوری به روش&zwnj;های علمی و حتی علم&zwnj;گریزی است. ممکن است گفته &zwnj;شود اقتصاددانان کشورمان بر سر موضوعات اساسی اقتصاد کشور اتفاق نظر ندارند و به بیان دیگر &laquo;علم اقتصاد&raquo; پیام روشن و واحدی برای سیاست&zwnj;گذاری توسعه کشور ندارد و بنابراین سخن&zwnj;گفتن از &laquo;علم&zwnj;گریزی&raquo; نابجاست. اما باید دانست وجود اختلاف&zwnj;نظر بین اقتصاددانان و گرایش آنان به مکاتب مختلف لزوما به معنای اختلاف&zwnj;نظر آنان در مبادی نیست.&nbsp;<br /><br />برای نمونه هیچ اقتصاددانی نمی&zwnj;گوید توسعه بدون تعامل مثبت با جهان امکان&zwnj;پذیر است یا برای رشد صادرات نیازی به درپیش&zwnj;گرفتن سیاست&zwnj;های تشویقی نداریم، یا اینکه دولتی که اولویت اولش حفظ منافع ملی نباشد هم می&zwnj;تواند توسعه&zwnj;گرا تلقی شود.&nbsp;<br />سیاست&zwnj;های اقتصاد کلان کشور در سال&zwnj;های گذشته در فضایی تعیین و تدوین شده است که متولیان امر به&zwnj;گونه&zwnj;ای کم&zwnj;و&zwnj;بیش تحت تأثیر گزاره&zwnj;های غیرعلمی بوده&zwnj;اند و در برخی دوره&zwnj;ها این اثر بسیار عمیق و جدی بوده&zwnj; است. برای نمونه در دوران دولت دهم رئیس دولت در شرایطی که صنعت نفت کشورمان در آستانه تحریم بود، می&zwnj;گفت اگر نفت ایران تحریم شود، قیمت نفت به بالای 200 دلار می&zwnj;رسد. او به این واقعیت توجه نداشت که سهم ایران از بازار نفت می&zwnj;تواند از سوی سایر عرضه&zwnj;کنندگان تأمین شود. در همان ایام محمود بهمنی، رئیس&zwnj;کل وقت بانک مرکزی می&zwnj;گفت تحریم بانکی ایران غیرممکن است اما گذشت زمان نشان داد او اشتباه کرده است و برخلاف توصیه مشفقانه پیشینیان، دشمن را حقیر و بیچاره می&zwnj;پنداشت.<br />گزاره&zwnj;های غیرعلمی همواره در پس ذهن سیاسیون کشورمان مستقر بوده و در مقاطع حساس اثر خود را گذاشته&zwnj;اند و لزوما هم با صراحت بیان نشده&zwnj;اند که بتوان آنها را نقد کرد. درواقع باید این گزاره&zwnj;ها را لابه&zwnj;لای بیانات و استدلال&zwnj;های گاه&zwnj;وبیگاه سخنوران استخراج کرد که ممکن است به افشای مافی&zwnj;الضمیر خود بپردازند.<br />بر اساس آنچه گذشت، سیاست&zwnj;گذاری اقتصادی در کشورمان همواره در معرض گزاره&zwnj;های غیرعلمی بوده &zwnj;است. اما اخیرا علامت&zwnj;های نگران&zwnj;کننده&zwnj;ای ذهن کارشناسان ایران&zwnj;دوست را به خود مشغول و نگرانشان کرده &zwnj;است و آن امکان افزایش وزن و حجم گزاره&zwnj;های غیرعلمی در آینده&zwnj;ای نزدیک است. وقتی فلان سخنور نه&zwnj;چندان معروف، مسائل غیرعلمی را عامل گسترش فقر می&zwnj;داند و هیچ اهل فنی به او نهیب نمی&zwnj;زند که دانشجویان سال دوم کارشناسی اقتصاد به دنبال آشنایی با نظریه هکشر-اولین زیر بار فرمایش غیرعلمی او نخواهند رفت، باید نگران بازگشت پررنگ تفکر علم&zwnj;گریزی در میدان اقتصاد بود.<br />به نظر می&zwnj;رسد انتخابات خرداد سال آینده، انتخابات سرنوشت&zwnj;سازی برای کشورمان است. کار در این مرحله از انتخاب بین راه و بی&zwnj;راهه گذشته&zwnj; و باید تعبیر مناسب&zwnj;تری برای تعریف انتخابات خرداد 1400 برگزید.</span></p><p>&nbsp;</p><p><span style="font-size: 12px">منبع: شرق</span></p>