227541 سرمقاله اعتماد/ دادگاه جرایم سیاسی « دادگاه جرایم سیاسی » عنوان سرمقاله روزنامه اعتماد نوشته عمادالدین باقی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید: <p><span style="font-size: 12px">عمادالدین &nbsp; باقی| امروز دوشنبه 24 شهریور 99 خبرگزاری میزان از قول دادستان تهران اعلام کرد: در اجرای قانون جرم سیاسی و بخشنامه &rlm;ابلاغی ریاست محترم قوه &rlm;قضاییه برای 5 نفر از متهمان به عنوان جرم سیاسی کیفرخواست صادر و به دادگاه کیفری ارسال &rlm;شده است. رییس قوه &rlm;قضاییه ضمن تشکر از دادستان تهران گفت: بر تفکیک جرایم سیاسی از جرایم امنیتی اصرار دارم/ &nbsp;هم &rlm;دادسراها هم دادگاه&zwnj;ها بر &rlm;اجرای قانون و بخشنامه ابلاغی درخصوص جرم سیاسی اهتمام داشته باشند.&raquo; گرچه رییس قوه &rlm;قضاییه درخصوص &laquo;&rlm;لزوم اجرای عدالت و رسیدگی منصفانه به اتهامات مرتکبان جرایم سیاسی&raquo; در خرداد ماه سال جاری &rlm;&rlm;بخشنامه&zwnj;ای صادر کرده بود اما تاسیس شعبه مستقل رسیدگی به جرایم سیاسی تا امروز طول کشید. نکته &rlm;مهمی که در اعلام &rlm;خبر تاسیس این دادگاه&zwnj;ها نهفته است اینکه در سال&zwnj;های اخیر چند پرونده فعالان &rlm;سیاسی و مدنی به چند شعبه خاص ارجاع می&zwnj;شد که مانند جزیره مستقلی عمل می&zwnj;کردند و دفاعیات &rlm;متهمان و وکلای آنها موردتوجه قرار نمی&zwnj;گرفت که هم بی&zwnj;احترامی به &rlm;شهروندان بود و هم بی&zwnj;عدالتی &rlm;و هیچ مرجعی توان برخورد با آنها و رسیدگی به شکایات از آنها را نداشت و از این رهگذر &rlm;هزینه&zwnj;های زیادی به نظام قضایی و کل کشور تحمیل کرده&zwnj;اند و صدها قاضی شریف &rlm;در دستگاه قضایی از این مساله در رنج &rlm;بودند. تاسیس دادگاه جدید با حمایت رییس قوه، نوعی کنار گذاشتن تدریجی و بی&zwnj;صدای این شعب خاص و بردن محاکم در &rlm;ریل قانون و بی&zwnj;طرفی می&zwnj;تواند به شمار آید اما بدون شک حامیان این جزایر خودمختار بیکار نخواهند &rlm;نشست و در برابر این &rlm;اقدام قانونی قوه قضاییه به&zwnj;رغم اینکه متکی به قانون مصوب مجلس و شورای &rlm;نگهبان است، کارشکنی خواهند کرد و می&zwnj;&rlm;کوشند، نشان دهند چیزی عوض نشده و در بر همان پاشنه می&zwnj;&rlm;چرخد. &rlm; درباره قانون جرم سیاسی سال&zwnj;های مدیدی است که سخن گفته شده، قانونی که در اصل 168 قانون اساسی به آن اشاره شد و &rlm;&rlm;مجلس شورای اسلامی اول در سال 1360 در ضمن قانون احزاب دولت و قوه قضایی را مکلف کرد که قانون جرم سیاسی را &rlm;&rlm;در تحقق اصل 168 قانون اساسی تدوین کنند اما بخش&zwnj;های مختلف حاکمیت همچنان از پذیرش تکلیفی که در قانون اساسی &rlm;&rlm;مصوب سال 58 و قانون مصوب 1360 به آنها شده بود، امتناع کردند. از همه دردناک&zwnj;تر اینکه در همه این سال&zwnj;ها نه تنها از &rlm;&rlm;پذیرش جرم سیاسی ابا داشتند &nbsp;بلکه به &zwnj;رغم اینکه قوانین ایران انگیزه شرافتمندانه در ارتکاب جرم را به&zwnj;رسمیت شناخته &rlm;&rlm;بودند اما با قوانین و مقررات دیگری آن را ناهنجار می&zwnj;کردند (نک: هفته&zwnj;نامه صدا شماره 85 شنبه 22 خرداد 1395 ص44-&rlm;&rlm;43 آغاز یا &rlm;پایان جرم سیاسی؟&raquo;) و جرم سیاسی را با جرم امنیتی مانند جاسوسی یکی کردند سپس جرم امنیتی را با جرایمی &rlm;مانند &nbsp;دایر &rlm;کردن اماکن فساد و فحشا، سرقت مسلحانه، &nbsp;قاچاق مواد مخدر و پولشویی در یک ردیف قرار داده و در آیین&zwnj;نامه &rlm;سازمان &rlm;زندان&zwnj;ها و قوانین مختلف و از جمله در بخشنامه&zwnj;های عفوی که همه ساله منتشر می&zwnj;شد، گنجاندند. نگارنده به همین &rlm;مناسبت &rlm;یادداشتی نوشت درباره &laquo;جرم سیاسی یا شنیع&zwnj;ترین جرایم؟&raquo; (همان منبع). حاصل بی&zwnj;اعتنایی به قانون و قانون ابزاری &rlm;و استفاده از قانون فقط در جایی که به سود قدرتمندان است، این شد که در این سال&zwnj;ها حقوق افراد &rlm;زیادی پایمال شد. منتقدان &rlm;و حقوقدانان به&zwnj;کرات در این زمینه سخن گفتند تا اینکه سرانجام در بهمن 1394 قانون جرم &rlm;سیاسی در مجلس تصویب &nbsp;و &rlm;در خرداد 95 توسط رییس&zwnj;جمهور روحانی ابلاغ شد اما مقاومت&zwnj;ها ادامه داشت و به &zwnj;رغم &rlm;تصویب آن در دوره ریاست آقای &rlm;لاریجانی بر قوه قضاییه ابلاغ نشد و محاکم هم به آن عمل نمی&zwnj;کردند. هر چند همین قانون جرم سیاسی نیز مورد &rlm;انتقادات و &rlm;اشکالات زیادی واقع شد (برای نمونه نگاه کنید به: روزنامه سازندگی یکشنبه 18خرداد 1399 و &rlm;نیز گزارش نشست &rlm;قانون جرم سیاسی، یک گام به پیش دو گام به پس؟ در کانون وکلای &rlm;دادگستری مرکز در رسانه&zwnj;های 29 و 28 تیر 95). اما &rlm;مهم این است که اکنون گام ارزنده&zwnj;ای به پیش برداشته شده و &rlm;برای نخستین &zwnj;بار میان جرایم امنیتی و سیاسی تمایز گذاشته می&zwnj;شود.&rlm; اگر بخشی از کسانی که در 40 سال گذشته نسبت به این تکلیف قانونی بی&zwnj;اعتنا بودند پس از سرد و گرم روزگار به این &rlm;&rlm;نتیجه رسیدند که باید به قانون احترام بگذارند اما مطمئنا بسیاری از کسانی که در برابر قانون مقاومت کرده&zwnj;اند همچنان بر &rlm;&rlm;مخالفت خود ایستاده&zwnj;اند و خواهند کوشید که به شیوه&zwnj;های مختلف آن را از محتوا تهی کنند. در واقع می&zwnj;توان گفت که اجرای &rlm;این &rlm;قانون پایان کار نیست، آغاز دور جدیدی از لوث کردن و از اثر انداختن و تهی کردن آن است.&rlm; اما با وجود این قانون صریح نیز باز مقاومت می&zwnj;شد. برای مثال در همین دادگاه اخیر متهمان نامه 77 نفر با وجود اینکه &rlm;وکلا &rlm;هم استدلال می&zwnj;کردند که دیگر مصداقی روشن&zwnj;تر از این برای قانون جرم سیاسی وجود دارد؟ اما کسی به آن اعتنا نمی&zwnj;کرد &rlm;یا در پرونده دکتر شهیندخت مولاوردی در کیفرخواست صادره، مفاد اتهامی نوعا سیاسی هستند اما پرونده به شعبه 15 &rlm;دادگاه انقلاب &rlm;ارجاع شده است.&rlm; یکی از نخستین اقدامات بایسته این است که طبق ماده 10 قانون مجازرات اسلامی، قوانین لاحق اگر مساعد به &rlm;حال محکومان &rlm;سابق باشد، عطف به ما سبق می&zwnj;شود لذا شایسته است، تمام پرونده&zwnj;های گذشته مانند پرونده&zwnj;&rlm;های معلمان، کارگری&zwnj;ها، &rlm;دانشجویان، فعالان فضای مجازی، کنشگران سیاسی یا چهره&zwnj;های سیاسی(که &rlm;در مقاله روزنامه سازندگی یکشنبه 18خرداد 1399 مصادیقی از آنها ذکر شد) مورد بازنگری قرار &rlm;گیرد. &rlm; در واقع در همه این سال&zwnj;ها دو مساله به موازات هم وجود داشت؛ مساله اول عدم تمکین به پذیرش وجود جرم سیاسی و انجام &rlm;&rlm;تکلیف قانونی تصویب قانون جرم سیاسی و مساله دوم اینکه اساسا بسیاری از آنچه به عنوان جرم مطرح شده است چه آن را &rlm;&rlm;امنیتی بدانند چه سیاسی اما وصف مجرمانه ندارند و مصداق استفاده از حق آزادی بیان(اصل 24 قانون اساسی) یا حق تجمع &rlm;&rlm;&rlm; (اصل 27 قانون اساسی) بوده است. بنابراین یکی از گام&zwnj;های مکمل این حرکت ارزنده در تاسیس دادگاه مستقل جرایم سیاسی &rlm;&rlm;این است که آنچه واقعا به لحاظ حقوقی جرم سیاسی به &zwnj;شمار می&zwnj;آید در این محاکم مورد رسیدگی قرار بگیرد و دادگاه&zwnj;ها توان &rlm;&rlm;منع تعقیب درباره اتهام&zwnj;زنی نسبت به اعمالی که در چارچوب فصل سوم قانون اساسی است را داشته باشند و تحت فشارهای &rlm;&rlm;فرا قانونی قرار نگیرند.&rlm; دیگر اینکه وقتی ریاست &nbsp;قوه قضاییه ضمن تشکر از دادستان تهران می&zwnj;گویند: بر تفکیک جرایم سیاسی از جرایم امنیتی &rlm;&rlm;اصرار دارم. هم دادسراها هم دادگاه&zwnj;ها بر اجرای قانون و بخشنامه ابلاغی درخصوص جرم سیاسی اهتمام داشته باشند (میزان، &rlm;&rlm;دوشنبه 24 شهریور 99) لازم است، نظارت مستمری بر این مهم داشته و مانع از تبدیل آن به یک واقعیت کاغذی شوند.&rlm;</span></p>