کد مطلب: ۲۳۴۸۷۳ | تاريخ: ۱۳۹۹/۸/۱ | ساعت: ۱۰ : ۴۶
«اگر ایران به تعهدات توافق بازگردد، ما نیز همین کار را خواهیم کرد.» این جمله سیاستمدار کهنهکاری است که چند ماه پیش بهعنوان کاندیدای اصلی حزب دموکرات در ایالات متحده انتخاب شد. به نظر میرسد در هفتههای قبل، بازارهای داخلی احتمال برنده شدن جو بایدن در مقابل ترامپ را جدی نمیگرفت، اما نشانههای جدید برای بازارها جدیتر از گذشته شده است. کاهش فاصله زمانی تا انتخابات و ارائه نتایج نظرسنجی به نفع بایدن نشان میدهد وضعیت نامزد دموکرات بهتر شده و شاخص در بازارها نیز متناسب با این وضعیت، مسیر خود را تنظیم میکند.
از نگاه کارشناسان یکسان دانستن انتخاب ترامپ و بایدن برای اقتصاد ایران و بازارهای داخلی یک خطای تحلیلی است. بهطور قطع روی کار آمدن بایدن و بازگشت به برجام پیامدهای مثبتی برای اقتصاد ایران خواهد داشت. این اتفاق به ویژه در فروش نفت و وضعیت ذخایر ارزی، گشایش ایجاد خواهد کرد. بازار نیز این احتمالات را در نظر دارد و عملکرد آن نتیجه موزونی از انتظاراتی است که نسبت به آینده دارد. اتفاقات سیاسی فردا تاثیر خود بر اقتصاد را از امروز شروع خواهد کرد. تصوری که مردم و دیگر عوامل اقتصادی نسبت به احتمال سبک شدن تحریمها و گشایش در آینده اقتصاد ایران دارند روی رفتار کنونی آنها موثر است. اثر انتظارات نیز بیش از همه خود را در بازارهای دارایی مثل بازار سکه و ارز نشان میدهد. با این توصیف به نظر میرسد پیروزی بایدن بتواند تا حدی انتظارات مثبتی به بازارها تزریق کند و از التهابات اقتصاد ایران بکاهد. البته دامنه تاثیر این انتظارات دقیقا مشخص نیست، اما با روی کار آمدن دموکراتها در آمریکا به احتمال بسیار زیادی بازارها و روند اقتصادی به شکل قابل توجهی متاثر خواهند شد.
بازگشت بعد از پیشخوری
به نظر میرسد بازارهای دارایی در ایران نظیر بازار ارز و سکه در هفتههای اخیر تحت سیطره انتظاراتی که نسبت به انتخابات آمریکا وجود دارد قرار داشتهاند. انتظاراتی که به اشکال مختلف در بازار اهرمهای فشاری برای بالا یا پایین رفتن ارزش اسکناس آمریکایی ایجاد کردهاند. رفتار بازارهای ارز و سکه تا هفته گذشته خبر از انتظار انتخاب مجدد رئیسجمهور فعلی ایالات متحده میداد و برآیند نیروهای بازار به شکل قدرتمندی به نفع نامزد جمهوریخواه عمل کرده بود. به شکلی که قیمت دلار بسیار بالاتر از سطوح تعادلی خود رفت. در واقع بازار آنچه هنوز رخ نداده را پیشخور کرده بود. با وجود این طی چند روز اخیر کاهشهای پیدرپی قیمت دلار نشانگر توجه معاملهکنندگان بازار به گمانهزنیها درباره شانس موفقیت بایدن بوده است. بازار ارز و سکه در هفته جاری از خبرها و نظرسنجیهای به دست آمده تاثیر پذیرفته و از جایگاه انتظاراتی قبلی خود کمی پایینتر رفته است. شاید بتوان گفت قیمت دلار در مهرماه امسال معیاری از انتظارات مردم در ارتباط با آینده سیاسی ایران در عرصه جهانی بوده است. بنابراین احتمالا عقبگرد بازارها تا حذف پیشخوری و اضافه پرش صورت گرفته تداوم مییابد. زیرا در صورت بازگشت رئیسجمهور آمریکا به برجام، صادرات نفتی ایران و منابع آن به وضعیت گذشته بازخواهد گشت. این بازگشت به دلیل اثر انتظارات در متغیرهای حقیقی، در همان زمان منعکس میشود، زیرا همانطور که بازار از خبرهای منفی، رشد قیمتی را پیشخور کرده، میتوان انتظار داشت از خبرهای مثبت نیز تاثیر بگیرد.
اهمیت انتظارات در ادبیات اقتصادی
در حال حاضر، سوالهای متعددی درخصوص آینده اقتصاد ایران وجود دارد. تورم ششماه دوم سال در چه محدودهای خواهد بود؟ آیا قیمت دلار به زیر 20 هزار تومان بازمیگردد؟ سرنوشت بورس چه خواهد شد؟ همه اینها سوالهای مهمی هستند که پاسخ قطعی آنها را آینده مشخص میکند. اما از زاویهای دیگر نگاه امروز مردم به اتفاقات پیش رو نیز بسیار حائز اهمیت است. زیرا باور عوامل و بازیگران اقتصادی نسبت به آینده میتواند به تنهایی در وضعیت کنونی اقتصاد اثرگذار باشد. در مقطع کنونی انتظارات هر شخص از عملکرد کلان اقتصاد ایران نیز بسته به پاسخی خواهد بود که برای سوالات سیاسی و پیامدهای اقتصادی آنها دارد. در ادبیات اقتصادی انتظارات از جایگاه مهمی برخوردار است. آنچه تصمیم یک عامل اقتصادی اعم از اشخاص حقیقی و حقوقی را میسازد تا حدی وابسته به انتظارات آن شخص از آینده است. اگر فرد عقیده داشته باشد که اقتصاد در چشمانداز خود با توسعه و پیشرفت مواجه است تمایل به گرفتن قرض و افزایش مخارج مصرفی دارد. از سمت دیگر نیز سرمایهگذار علاقهمند به سرمایهگذاری خواهد بود زیرا انتظار او از سودهای احتمالی آینده بالاتر خواهد بود.
کانالهای انتظارات در اقتصاد
با وقوع اتفاقات سیاسی مانند توافق هستهای که در نظر عوامل اقتصادی مثبت هستند انتظارات مثبتی شکل میگیرد که میتواند منجر به تغییرات حقیقی در اقتصاد شود. حساسترین قسمت اقتصاد به این انتظارات بخش سرمایهگذاری است. سرمایهگذاری بخشی است که طبق نظر کارشناسان علت اصلی بروز نوسانات در تولید ناخالص داخلی است. زیرا این بخش بهطور عمدهای محصول انتظاراتی است که بر اساس عوامل متعدد دیگر و بهصورت ذهنی تعیین میشود. علاوه بر این سرمایهگذاری موتور محرک رشد اقتصادی است. برای حرکت رو به جلوی یک اقتصاد یا باید مازاد مصرف یا همان پسانداز داخلی تبدیل به سرمایهگذاری شود یا سرمایهگذاری مستقیما از خارج کشور انجام شود. حال ایجاد انتظارات مثبت در بین سرمایهگذاران خارجی و داخلی منجر به رشد آنی سرمایهگذاری و رشد خواهد شد و تغییرات ملموسی در اقتصاد ایجاد خواهد کرد. چنانکه این تغییرات مثبت در آمارهای کلان اقتصاد ایران از انتخابات سال 92 تا برجام قابل مشاهده است. جای دیگری که عامل ریسک خود را به نمایش میگذارد بازارهای دارایی مثل بورس و بازار ارز است. بازار ارز تحت تاثیر انتظاراتی است که عمدتا حاصل نگاه معاملهکنندگان به متغیرهای ارزی اقتصاد ایران، سیاستهای خارجی و وضعیت جهانی است. قیمت دلار نیز بر متغیرهای حقیقی بسیاری اثرگذار است. تورم، صادرات و واردات و تولید مستقیما وابسته به نرخ ارز و نوسانات آن هستند. چنانکه تجربه ایران نیز نشان میدهد قیمت ارز در دو دهه گذشته عامل اصلی نوسانات اقتصاد بوده است. همچنین باید تاکید کرد وضعیت اقتصادی ایران با شروع زمزمههای توافق هستهای با گروه 1+5 بهبودی نسبی را تجربه کرد. بهطور مختصر میتوان گفت نرخ ارز و سرمایهگذاری دو کانال اصلی تاثیر انتظارات بر بخش حقیقی اقتصاد در کشور بوده و احتمالا خواهد بود.
اثر انتظارات در تجربه برجام
برخی تاکید میکنند که انتخاب بایدن، اثری در اقتصاد ایران ندارد زیرا حتی با وجود او باید یکسال در انتظار لغو تحریمها ماند، شاید این اثر در وضعیت حقیقی و مبادلات درست باشد. قطعا نمیتوان شاهد تغییر یکباره و رفع تحریمها بود، اما موضوع مهم این است که انتظارات خوشبینانه از یک رویداد، بهعنوان یک متغیر تعیینکننده میتواند مختصات بازارها را تغییر دهد. در این خصوص یک مثال عینی و ملموس در گذشته نزدیک وجود دارد. با انتخاب رئیس دولت یازدهم در سال 92 جو روانی اقتصاد کشور مثبت شد. چنان که طبق وعدههای این دولت قبل از انتخابات برمیآمد مردم و عوامل اقتصادی انتظار تعامل بیشتر و گستردهتری با کشورهای جهان را داشتند. این انتظار حتی پیش از آنکه اتفاقی حقیقی در وضعیت ایران رخ دهد خود را نشان داد. قیمت دلار تا نزدیک 30 درصد کاهش را تجربه کرد. طبق دادههای مرکز آمار تشکیل سرمایه ثابت ناخالص در دو سال اول انتخاب دولت یازدهم به میزان قابلتوجه 8 درصد افزایش یافت. همچنین صادرات کشور در سال 92 نسبت به سال قبلی خود به 27 درصد رشد دست یافت. اتفاقاتی از این دست نشان از اقبال اقتصاد به آینده ایران داشت. در راه رسیدن به توافق هستهای نیز بازارهای کشور ثبات نسبتا خوبی داشتند و تورم کنترل شده بود.
ریسک سرمایهگذاری در ایران نیز کاهش یافته بود و سرمایهگذاران خارجی با توجه به چشمانداز رشد اقتصادی ایران پس از توافق احتمالی مایل به فعالیت در آن بودند. همین آینده روشنی که در اذهان برای اقتصاد ایران تصویر شده بود از عوامل مهم پایداری وضعیت در سالهای دولت یازدهم پیش از امضای برجام شد. با انتخاب ترامپ به ریاست جمهوری ایالات متحده سرانجام در اردیبهشت 97 آمریکا از برجام خارج شد و در ادامه آن نیز ترامپ در چند مرحله تحریمهای دیگری برای کشور ایران وضع کرده تا به برنامه فشار حداکثری خود پایبند مانده باشد.
احتیاط بیشتر اقتصاد ایران
خارج شدن آمریکا به شکل یکطرفه از توافق هستهای که با حضور کشورهای بزرگ دیگر دنیا انجام شده بود، تجربه تلخی را برای اقتصاد ایران ثبت کرد. در این خصوص، نگاههایی نه چندان مثبت درباره اثرگذاری انتخاب بایدن بر اقتصاد کشور وجود دارد. این تردیدها به واقعبینی در ارتباط با درک وسعت این اثر در اقتصاد کشور ضربه زده و برخی از کارشناسان با عینک شک و تردید به آن نگاه میکنند. چیزی که از رئیسجمهور دموکرات ایالات متحده انتظار میرود بازگشت به برجام است. تجربه اجرای برجام و لغو آن، انتظارات محتاطانهتری به بخش داخلی و دیگر کشورهای جهان نسبت به وضعیت سیاسی ایران اضافه کرده است. اما نکته مهم این است که در برخی موارد حتی بازارها دقیقتر و جلوتر از تحلیلگران عمل میکنند و اثرات رویدادهای آینده را در شاخصهای امروز تخلیه میکنند. بنابراین حتما یک رویداد مثبت در آینده در شاخصهای اقتصادی و بازارهای امروز اثر مثبت خواهد داشت.
منبع: دنیای اقتصاد