کد مطلب: ۲۲۵۴۵۳ | تاريخ: ۱۳۹۹/۶/۲۱ | ساعت: ۱۱ : ۴۱
هر 2 جریان سیاسی کشور سعی دارند به نحوی کاندیداهای موردتایید خود را بر سر زبانها بیندازند هرچند به اعتقاد سیاسیون و فعالان اسیاسی اصلاحطلب این شیوه نادرست است و سبب نتیجه عکس خواهد شد. این بازارگرمیها در حالی است که جامعه با کرونا و تحریمها و فشار هرروزه افزایش گرانیها مواجه است و شاید امیدی به تغییر شرایط با آمدن رئیسجمهوری جدید ندارند. در این راستا حجتالاسلام والمسلمین احمد مازنی نماینده مجلس دهم با «آرمان ملی» گفتوگو کرده است که آن را میخوانید.
سهم جریان اصلاحطلب برای بازگشت اعتماد عمومی و حضور دوباره آنها پای صندوقهای رای را چه میزان ارزیابی میکنید؟
قبل از اینکه مساله را از موضوع اصلاحات و دعوت جریان اصلاحطلبی از مردم بررسی کنیم باید رابطه مسئولان با رای مردم بررسی شود. من عقیده دارم انتخابات اسفند 98 باید مورد توجه قرار بگیرد و ببینیم چرا میزان مشارکت مردم به این میزان کاهش داشته است. 89 درصد واجدان شرکت در انتخابات در تهران مشارکت نکردهاند و این رقم در کل کشور 60 درصد بود. این موضوع به آسیبشناسی جدی نیاز دارد. باید بررسی شود چه میزان از افراد جامعه به بهبود شرایط کشور امید دارند و اگر رضایت مردم تامین نشود، هم اصلاحطلب و هم اصولگرا و در مجموع کل کشور با این کاهش مشارکت آسیب میبیند.
با این تفاسیر، افکار عمومی حمایت اصلاحطلبان از روحانی را هم در شرایط فعلی دخیل میداند. اینطور نیست؟
باید به 96 و 92 برگردیم و این پدیده را در ظرف زمان و مکان خودش مورد بررسی قرار دهیم. دولت آقای روحانی در سال 96 در اوج اتحاد و در حال رشد و توسعه اجتماعی و اقتصادی بود و مهمترین دستاورد دولت یعنی برجام با موفقیت به کار خود ادامه میداد و شرکتهای خارجی از نقاط مختلف دنیا آمده بودند، در ایران سرمایهگذاری داشتند و تورم تقریبا تکرقمی بود. ما در جهت استمرار برنامه سال 92 به آقای روحانی رای دادیم. چون در آن دوره اصلاحطلبان و حتی شخصیتی مانند آیتا... هاشمیرفسنجانی ردصلاحیت میشد و ما به اقتضای آن شرایط راه دیگری نداشتیم. به نظر من، امروز آقای روحانی باید مردم را قانع کند چون اصلاحطلبان نیز از عملکرد دولت در دور دوم راضی نیستند.
با این اوصاف وظیفه اصلاحطلبان چیست و چراکه لایههایی از جامعه هنوز از عملکرد مشابه اصلاحطلبان در انتخابات 1400 با سال 96 بیم دارند؟ در همین راستا هم به نظر میرسد دیگر به گزینهای غیر از کاندیدایی با برند اصلاحطلبی اقبالی نشان ندهند حتی به آقای لاریجانی.
برای قضاوت قطعی زود است و باید منتظر مشخص شدن شرایط ماند. مساله اول ما باید آشتی دادن مردم با صندوق رای باشد چراکه در غیر اینصورت فرقی نمیکند چه کسی کاندیدا شود البته درمورد آقای لاریجانی باید اذعان داشت ایشان هم در عملکرد آقای روحانی مسئول است و باید پاسخگو باشد. ایشان هم در مطرح نشدن بسیاری از طرحهای اصلاحطلبانه کمک و همکاری داشته است. علی لاریجانی در ارتباط با سوال و استیضاح وزیر کشور، افزایش قیمت بنزین و مسائل دیگر بسیاری نقش داشته است و باید همچون آقای روحانی در قبال پیشینهای که دارد، پاسخگو باشد. حرفهای ایشان تا اینجا ما را قانع نکرده است. کاندیدا شدن ایشان حق اوست ولی از موضع اصلاحطلبان و با این قاطعیت نـمـیتوان ایــن نقلقول را صحیح دانست. حتی بعیــد میدانم خود ایشان چنین اظهارنظری داشته باشند.
به نظرتان بازگشت به رویکردهای دوران اصلاحات و آن شرایط امکانپذیر است و میتواند در بازگشت اعتماد عمومی تاثیرگذار باشد؟
به نظر من دولت اصلاحات در کنار تجربه خود، تجربهای که از اوایل انقلاب داشت که تجارب موفقی هم بود اما دولت کنونی باید به مسائل امروز توجه کند و صرفا نگاه به گذشته نباید، ما را از نگاه به آینده و برنامهریزی برای آن دور کند. در این صورت است که میتوانیم افقهای روشنی پیش رو داشته باشیم.
این روزها مشکلات اقتصادی سبب سختیهایی برای جامعه شده است. علت و راهکار را چه میدانید؟
باید به این نکته توجه کنیم که بخش عمدهای از مشکلات اقتصادی ما از روابط بینالملل ناشی میشود. آیا ما میخواهیم مشکلات اقتصادی حل شوند یا نه. عدم ارتباط با بانکهای دنیا بر اشتغال و ازدواج جوانان و معیشت مردم تاثیر گذاشته است. آقای نوبخت عنوان میکند ما نمیتوانیم یک قطره نفت بفروشیم اما باید کشور از این بحران خارج شود. از طرفی نظام انتخابات باید به نحوی اصلاح شود که همه جریانها احساس کنند، میتوانند در انتخابات مشارکت کنند. انتخابات با کاندیداهای همه جریانها میتواند به این مسائل پاسخ بدهد و باید به حضور و مشارکت مردم امیدوار باشیم.
با توجه به سابقه حضورتان در مجلس، عملکرد نمایندگان مجلس یازدهم را چگونه ارزیابی میکنید؟
صداهایی کــه از مــجلس یازدهم و برخی از کانونهای قدرت به گوش میرسد حکایت از آن دارد که مهمترین مساله آنها، نشنیدن صــدای مردم است. این صداها از سمت اکثریت مردم نیست و صدای جامعه از یکسو، پژواکی ندارد. در صورت مشارکت مــردم در انتخابــات 98، نــمایندههایی که امروز در مجلس هستند، قطعا رای نمیآوردند و در قیاس با آرای مجلسدهم، میزان رای این افراد بسیار کمتر بود بهویژه درمورد نمایندگان تهران این مساله کاملا مشهود است.
منبع: آرمان ملی