کد خبر :239780
واکسن کرونا گروگان انتخابات ۱۴۰۰

کمپین #واکسن_بخرید را حتما دیده‌اید؛ کمپینی که فعالان سیاسی-رسانه‌ای اصلاح‌طلب و نزدیک به دولت در فضای مجازی منتشر می‌کنند و از مخاطب نامعلومی که ظاهرا حاکمیت است می‌خواهند برای مقابله با کرونا نسبت‌به تهیه واکسن از کشورهای خارجی اقدام کند. صرف‌نظر از این سوال که چرا این ‌دست افراد که دسترسی مشخص و معلومی به اعضای هیات دولت دارند، در فضای مجازی این کمپین را راه انداخته‌اند و در جلسات با دوستان و همکاران خود در دولت آن را مطرح نمی‌کنند، چند نکته مهم و اساسی وجود دارد که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.

واکسن بخریم یا خیر؟

الف: سلامتی مردم و تامین امنیت و آرامش روحی و روانی آنها از اولویت‌های هر جامعه‌ای است و به‌هیچ عنوان نمی‌توان این دغدغه مهم را کنار گذاشت. آنهایی که می‌گویند واکسن را از خارج تهیه نکنید، یا نمی‌دانند واکسن داخلی ممکن است در مرحله آزمایش انسانی با خطا مواجه شود، به تولید انبوه نرسد یا اساسا برای سلامتی و آرامش روحی و روانی مردم ارزش قائل نیستند و اهمیت آن را درک نمی‌کنند.

ب: خریداری واکسن یا استفاده از واکسن داخلی هرکدام که امکان‌پذیر باشد، یک ارزش استراتژیک برای کشور دارد. فرض کنیم که کشورهای منطقه توانستند در ماه‌های آتی به این واکسن دست پیدا کنند، ولی ایران همچنان در پیچ‌وخم تولید داخل یا خرید از خارج بود، در این صورت و با مدنظر داشتن این احتمال که ممکن است ایمنی در کشورهای منطقه ایجاد شود، آنگاه صرف‌نظر از مساله حیثیت عمومی برای کشور ممکن است یک محاصره سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ناشی‌از اپیدمی بیماری در ایران کشور را فرابگیرد؛ چیزی که در یکی‌دو روز گذشته برای انگلستان هم رخ داد و درصورت تداوم می‌تواند چالش‌ساز هم بشود.

ج: موضوع مهمی که اهمیت آن از مورد اول و دوم کمتر هم نیست، یک مساله علمی و تخصصی است که صرف‌نظر از اینکه منشا تهیه واکسن کجاست و آیا از داخل کشور تامین می‌شود یا از خارج، به تطابق آن با ژنوتیپ ایرانی می‌پردازد و می‌گوید حتی واکسن شرکت‌های بزرگ مانند فایزر هم باید تست‌های پزشکی دقیقی در ایران بدهد و بعد مورد استفاده عمومی قرار گیرد. نکته مهم اینکه همین چند روز پیش این مساله درمورد واکسن‌های چینی از زبان یکی از نمایندگان ردصلاحیت‌شده مجلس مطرح شد و از همین وجه پاسخ دقیقی گرفت؛ اینکه ایران برخلاف امارات و ترکیه ریسک همکاری و تست‌های اولیه برای آزمایش واکسن چینی را نپذیرفته و از این‌رو اکنون هم نمی‌تواند ادعایی برای خرید آن داشته باشد. همان روز مسئولان وزارت بهداشت به «فرهیختگان» گفته بودند تا زمانی که از ایمن بودن واکسن‌های خارجی چه واکسن چینی و روس و چه واکسن تولید شرکت‌های چندملیتی مطمئن نشود، آن را روی مردم امتحان نخواهند کرد.

این گزاره البته بعد از همکاری بی‌حساب و کتاب وزارت بهداشت با سازمان بهداشت جهانی و انجام مطالعات و کارورزی‌های بالینی در ایران آن‌هم با جامعه آماری 3 برابری نسبت‌به کشورهای دیگر که برخی کارشناسان می‌گویند عاملی برای افزایش مرگ‌ومیر در ایران بوده، به‌صورت جدی‌تری موردتوجه قرار گرفته است.

د: مسئولان امر ازجمله وزارت بهداشت، بانک مرکزی و... همگی در روزهای اخیر درخصوص تلاش‌های فراوان برای خرید و وارد کردن واکسن کرونا گزارش‌های رسمی به مردم داده و گفته‌اند که در این خصوص اقدام کرده‌اند و به‌زودی به نتیجه خواهد رسید. این اظهارنظرهای رسمی و تلاش‌هایی که حداقل برای کسانی که دستی بر آتش دارند به‌وضوح مشخص است، به‌خوبی توضیح می‌دهد برخلاف کمپینی که می‌خواهد بگوید کسی به‌دنبال خرید واکسن نیست یا درمقابل کسانی که توصیه می‌کنند واکسن نخرید، مسئولان امر به‌دنبال تهیه واکسن از شرکت‌های بین‌المللی البته با حفظ ضوابط علمی و سلامت هستند.

هشتگ‌بازی‌ برای سلامت مردم؟

با توصیفاتی که در بالا رفت، مشخص شد که هم خرید واکسن و تهیه سریع‌تر آن یک ضرورت است، هم مسئولان پیگیر ماجرا هستند، اما اینکه چرا برخی باوجود این تلاش‌های صورت‌گرفته؛ کمپین #واکسن_بخرید راه انداخته‌اند، ماجرای متفاوتی دارد و احتمالا انگیزه‌های متفاوتی که در ادامه درباره آن توضیحاتی خواهیم داد.

ابتدا بیایید یک سوال در این‌مورد مطرح کنیم؛ هدف کمپین واکسن خرید چیست؟ آیا تلاشی برای ترغیب مسئولان است؟ یا نه از پس آن اتفاق دیگری حاصل می‌شود، مثلا آیا این هشتگ روش جدیدى براى انتقال پول خلق می‌کند؟ یا دل آمریکایی‌ها را نرم می‌کنید؟ یا به آنها برای صدور اجازه انتقال پول و انتقال واکسن فشار می‌آورد؟

قطعا هیچ‌کدام. مخاطب این هشتگ داخلی‌ است و در داخل هم که در بالا توضیح دادیم مسئولان پی‌درپی راه‌های مختلفی را جست‌وجو کرده‌اند و درتلاشند تا موفق شوند. پس واقعا دلیل انتشار این هشتگ چیست؟

آیا واقعا پای FATF درمیان است؟

قبل از اینکه پاسخ دقیق‌تری به چرایی تلاش برای ترند شدن #واکسن_بخرید بیان کنیم، باید پاسخ یک مغالطه مهم را بدهیم. برخی دولتی‌ها و حامیان آنها ازجمله چهره‌های اصلاح‌طلب در روزهای اخیر گفته‌اند عدم اجرای ضوابط FATF مانع از انتقال پول به شرکت‌های تولید واکسن‌ شده و به همین علت ما نمی‌توانیم مردم ایران را واکسینه کنیم. اگر فرض را بر این بگذاریم که چنین نظری صحیح باشد، آنگاه می‌توانیم بگوییم احتمال دارد هدف هشتگ‌زنی هم فشار با سیستم برای پذیرفتن ضوابط گروه ویژه اقدام مالی باشد. ازجمله مهم‌ترین اظهارنظرهای دولتی‌ها در این‌خصوص حرف‌های علی ربیعی، سخنگوی دولت است. او صبح روز گذشته درخصوص برنامه دولت برای خرید واکسن کرونا به مشکلات ناشی‌از عدم اجرای FATF پرداخته و گفته بود در لیست سیاه بودن آثار خود را در مراودات مالی نشان داده و این مساله بهانه‌ای برای تحمیل فشار به کشورمان شده است.

برای پاسخ به این سوال که آیا واقعا FATF در مسیر خرید واکسن مانع ایجاد کرده، با ذکر چند نکته می‌توان نظر نسبتا دقیقی ارائه کرد و به صحت‌سنجی اظهارات اعضای دولت حسن روحانی پرداخت.

اول: اگر به تفسیر توصیه 8 FATF مراجعه کنیم می‌بینیم که به صراحت آمده که ضوابط و مقررات یا بهتر بگوییم محدودیت‌هایی که گروه ویژه اقدام مالی برای کشورها ایجاد می‌کند، نمی‌تواند شامل تعاملات بشردوستانه ازجمله مبادلات غذا و دارو شود. این تفسیر نص صریح و مورد استفاده در همه کشورهای همکار با FATF است و چیزی هم نیست که فقط درباره ما ذکر شده باشد. این اولین دلیلی است که توضیح می‌دهد ادعای ایجاد محدودیت برای واردات واکسن ازسوی گروه ویژه اقدام مالی یک دروغ بزرگ است. البته اگر فرض کنیم که این ضابطه توسط  FATF یا آمریکا و دیگر کشورها زیر پا گذاشته می‌شود، آنگاه کل این نهاد بین‌دولتی و ادعاهای آن زیر سوال خواهد رفت و حتی استدلال ما قوی‌تر خواهد شد.

دوم:  اگر خاطرتان باشد، ایران مذاکرات پیوسته و بلندمدتی را برای گرفتن وام پنج‌میلیارد دلاری از بانک جهانی انجام داد و حتی مسیرهای استفاده از آن را هم مشخص کرد. در این مذاکرات به‌صراحت آمده بود که ایران بنا دارد برای استفاده‌های بشردوستانه این وام را استفاده کند که یکی از آنها تهیه اقلام دارویی بود و واکسن کرونا هم شامل آن است. خب نکته مهم اینجاست که این وام اگر پرداخت می‌شد به هیچ عنوان به حساب ایران نمی‌رفت، بلکه در یک حساب امن نگهداری می‌شد تا برای استفاده‌ در موارد ذکرشده ازجمله خرید واکسن مورد استفاده قرار گیرد. حالا سوال اینجاست که با این ضوابط آیا بازهم به‌خاطر FATF ما نمی‌توانیم وام بگیریم و واکسن بخریم یا خیر؟ پاسخ این است که دقیقا وام ایران به‌خاطر فشارهای آمریکا ازسوی بانک جهانی پرداخت نمی‌شود و هیچ ربطی به موضوع دیگری ندارد.

سوم: آنچنان که پیش‌تر «فرهیختگان» خبر داده بود، مذاکرات چندهفته‌ای میان کارشناسان و مسئولان وزارت بهداشت ایران و کره‌جنوبی برای انتقال پول از بانک ملت سئول به حساب کوواکس برای تهیه واکسن انجام شده بود. رقم انتقالی هم به‌هیچ عنوان رقم بالایی نبود، بلکه تنها حدود 50 میلیون دلار را شامل می‌شد که تقریبا یک 150ام پول بلوکه‌شده ایران در این کشور است. این تلاش‌ها و مذاکرات باوجود اینکه با تایید اولیه کره‌ای‌ها هم همراه شده بود، اما با مخالفت اوفک(OFAC)  هرگز انجام نشد و تنها و تنها دلیل شکست این اقدام، عدم موافقت آفیسر اوفک مستقر در کره‌جنوبی به دلیل تگ SDGT سیستم بانکی ما بود. این نکته‌ای است که حتی علی ربیعی هم روز گذشته به آن اشاره کرد، چراکه نمی‌تواند منکر آن شود. سخنگوی دولت البته تلاش می‌کند با مخلوط کردن این موضوع با ماجرای FATF به‌نوعی مخاطب را گمراه کند و بگوید که خیلی هم به‌خاطر عدم صدور مجوز از جانب اوفک نبوده، اما واقعیت این است که این عدم انتقال صرفا به‌خاطر تحریم‌های دارویی آمریکا بوده ولاغیر.

چهارم: بزرگ‌ترین تعجب مردم ایران، کارشناسان و اهالی رسانه این است که چرا درحالی‌که مسئول تخصصی یک موضوع در دولت اظهارنظر کارشناسانه‌ای می‌کند، همزمان فرد دیگری از درون کابینه که اساسا ارتباط تخصصی با آن موضوع ندارد، حرف‌های متناقضی بیان می‌کند، بدون اینکه واهمه داشته باشد مردم به این حرف‌ها شک کنند و معترض شوند. یک نمونه روشن از این ماجرا اظهارات روز گذشته علی ربیعی و تناقض آنها با سخنان رئیس کل بانک مرکزی است. عبدالناصر همتی که در خط مقدم جنگ ارزی ایران قرار دارد، یکی‌دو روز پیش توضیح دقیقی درخصوص FATF داد که ظاهرا دیگر اعضای دولت علاقه‌ای به شنیدن آن ندارند. عبدالناصر همتی، رئیس‌کل بانک مرکزی در صفحه اینستاگرام خود و در توضیحی که کلمات آن به‌دقت انتخاب شده بودند، نوشت: «توجه داشته باشیم، عدم تعیین‌تکلیف  FATF می‌تواند در نبود تحریم‌ها مانعی برای سیستم بانکی کشور در انجام مبادلات بانکی بین‌المللی باشد.» خب این توضیح واضح کاملا گویای این است که بهانه‌گیری FATF در ایام فشار حداکثری صرفا یک تلاش برای بازی با افکار عمومی است و نه بیشتر.

واقعیت هشتگ‌بازی حامیان دولت چیست؟

بعد از این توضیحات درمورد نسبت FATF با مساله خرید دارو، باید به واکاوی دلایل اصلی و پشت‌پرده #واکسن_بخرید بپردازیم و ببینیم حالا که پای سلامت مردم درمیان نیست، پس چرا تلاش شده فضاسازی رسانه‌ای صورت بگیرد؟ در ادامه توضیح می‌دهیم.

نرسیدن واکسن به ایران با دلایل سیاسی از دو جنبه می‌تواند گروگانگیری سلامت مردم برای اهداف سیاسی تلقی شود؛ اول اینکه طرف خارجی یعنی دولت ترامپ که واپسین روزهای حضور خود برای تشدید فشار به ایران و ایجاد نارضایتی اجتماعی در مسیر فشار حداکثری به‌دنبال آن است که خب این امری طبیعی است و در سطور بالا هم اثبات کردیم که این مساله واقعیت و دلیل اصلی نرسیدن واکسن به ایران است. علت دیگری که می‌تواند نرسیدن واکسن به ایران را تحت عنوان گروگان گرفتن سلامت مردم توصیف کند، این است که برخی داخلی‌ها تلاش کرده باشند تصویر رسانه‌ای از چالش کنونی را در افکار عمومی تغییر داده و از آن برای پروژه‌های سیاسی خود بهره ببرند. بدین معنا که بگویند تنها راه وارد کردن واکسن به‌عنوان یک داروی حیاتی مذاکره با آمریکاست. البته طبعا آنها منظورشان دولت مستعجل ترامپ نیست و دولت آینده به ریاست‌جمهوری بایدن را می‌گویند. اگر این فرض دوم را در ذهن داشته باشیم، آنگاه می‌توانیم علت هشتگ‌زدن‌ها را هم پیدا کنیم؛ بدین معنا که عده‌ای با راه‌انداختن «کمپین واکسن بخرید» می‌خواهند بگویند که مسئولان کنونی با مقاومت دربرابر تعامل با آمریکا (اعم‌از ترامپ یا بایدن) نمی‌خواهند چنین خریدی صورت بگیرد و لذا درمقابل چنین اقدامی یک ناجی قدرتمند (که ازقضا ممکن است نامزد انتخاباتی اصلاح‌طلبان هم باشد) پیدا خواهد شد و ناگاه با یک مذاکره جدی و موثر با دولت جدید آمریکا، مردم ایران را از مرگ نجات خواهد داد. در این مسیر البته با یک تعامل دقیق میان اعضای ستاد انتخاباتی بایدن در تهران و تیم وی در کاخ‌سفید می‌توان بلوایی بزرگ و تبلیغاتی در ایران راه انداخت و ثمر آن را چندماه بعد در انتخابات چید.

نتیجه این هشتگ‌بازی چیست؟

آخرین نکته‌ای که باید به آن اشاره شود، نتیجه این بازی سیاسی-رسانه‌ای و تاثیری است که این بازی روی منافع ملی می‌گذارد. واقعیت این است که مجریان این کمپین نمی‌دانند نتیجه چنین اقدامی تقلیل خواسته‌ها و ستانده‌های ایران در مواجهه با دولت جدید آمریکا است و درواقع آنقدر کشور را مستاصل نشان خواهد داد که به‌جاى بازگشت به شرایط سال 95 که خواسته اصلی ایران از آمریکا است (به‌معنای رفع تحریم‌های وضع‌شده بعد از اردیبهشت97 و بازگشت فروش نفت ایران به سطح سال 95) ستانده‌های ایران از دولت جدید آمریکا به آزادسازی منابع بانکی ما در کره‌جنوبی یا اعطای وام صندوق بین‌المللی پول تقلیل خواهد یافت که خب این یک دل‌خوش‌کنک بسیار موقتی و به‌عبارت دیگر یک فریب بسیار بزرگ خواهد بود.

 

منبع: فرهیختگان